سفارش تبلیغ
صبا ویژن
صفحه اصلی پیام‌رسان پارسی بلاگ پست الکترونیک درباره اوقات شرعی

90/6/27
11:3 ص

بیا مولا که ادعای مدعیان انتظار ترک خورده است.

صریح و بی¬پرده با رییس مستعفی شورای عالی انقلاب فرهنگی

خداحافظ آقای رییس!

 

این سومین و آخرین نامه¬ای است که برای شما نوشتم، اما این بار بی¬سلام! در زمان نگارش مکاتبات ماضی، ساده انگارانه بر این تصور بودم که فرمانده¬ی قرارگاه فرهنگی انقلاب را هاله¬ای از تغافل فرا گرفته و سعی کردم دیده بانی باشم تا از لابه¬لای گرد وغبار به هوا برخاسته¬ی زمین این نبرد، شما را از کم و کیف آرایش و صف آرایی قوای دشمن و از طرفی آشفتگی، بی¬سامانی و بی¬انگیزگی علمداران خط¬شکن جبهه¬ی خودی مطّلع نمایم .

هر¬چند که در کارنامه¬ی کم فروغ عملکرد فرهنگی شما، چه در دوره¬ی تصدیِ شهر¬داریِ پایتخت و چه در دوره¬ی تکیه زدن بر کرسی حاکمیت بر امور این ملت، کورسویی از امید و درخشش نمی¬یافتم، امّا مأیوس نشدم و همواره مشفقانه هشدار دادم، چرا که خوش بینانه گمان می کردم فرمانده¬ی این قرار¬گاه، خود اعتقاد و باور به جنگ تمام عیار و خانمان برانداز فرهنگی دارد، اما اشراف و تسلّط کافی را بر مقدّرات فرماندهی این جبهه دارا نیست و امثال این حقیر موظّفند گرای دقیق عمقِ عقبه¬ی عملیاتیِ دشمن در جنگ نرم را به فرمانده¬ی تازه کار این لشکر عظیم و بلا¬تکلیفِ عرصه¬ی فرهنگی، برای سکانداری مقتدرانه¬ی این کشتی طوفان¬زده بدهند.

امّا سخنرانی تاسف¬بار اخیرتان در جمع رایزنان فرهنگی کشور که در آن اعتراف به نداشتن اعتقاد به جنگ فرهنگی نموده اید و ایضاً نهادهای انقلاب را به عدم مداخله در امر نبرد فرهنگی توصیه نموده اید، تیر خلاص بر باورها و اعتقادات و اعتماد کم سو شده¬ی اهالی مظلوم محله فراموش¬شده¬ی فرهنگ و هنر انقلاب، نسبت به خودتان زد .

آقای احمدی¬نژاد! بر صاحب این قلم از ابتدا پوشیده نبود ریا¬کاری اطرافیان شما و تظاهر به داشتن باور و عقیده نسبت به نبرد آخر¬الزمان میان سپاه حق و جبهه¬ی باطل. اطرافیان شما با سوء استفاده از اعتماد پاک و باور مخلصانه¬ی مردم و جوانان مؤمن این سرزمین و با پنهان کردن نفاق خود در پشت چتر حمایتی شما، کردند آنچه را نباید با پیکر جوان و شاداب انقلاب اسلامی .

از ابتدا می دانستیم جماعتی که حاضر نشدند مجلس رقص زنان در ترکیه را ترک کنند و از سوی شما نجیب و پاک خوانده شدند! نانجیبانی که قوم بنی صهیونِ ساکن درفلسطین مظلوم را «مردم اسراییل» نامیدند و از سوی شما میهن دوست و آرمانگرا خوانده شدند، خائنانی که الواح پادشاهان ایرانی را بی آنکه سوادشان اقتضاء کند و از مفاد آن چیزی بدانند، با گردن کج کردن در مقابل دشمنان این آب و خاک تنها برای چند روز با عجز و التماس، امانت گرفتند و نهایتاً از سوی جناب عالی دلسوز معرفی شدند، سنگدلانی که اخبار و عکس های به بیرون درز کرده¬ی ملاقات ها، حمایت ها و نشست و برخاست¬ها¬ی شرم آورشان با ستاره های خاموش و مؤنث سینمای سرطان زده¬ی این روزها، نقل محافل و مجامع هنرمردان متعهّد و زجر کشیده¬ی انقلاب است و باز هم از سوی شما مؤمن نامیده شدند، موش های سکّه خواری که یکهزار و پانصد میلیارد تومان اعتبار حوزه ی فرهنگ از بیت المال مسلمین را به جای رسیدگی اورژانسی به احوال بیمارِ رو به احتضارِ خفته در بخش ICU ی هنر و فرهنگ انقلاب اسلامی، صرف لِفت و لیس های کثیف باندی و خانوادگی در سازمان مناطق آزاد و شورای عالی ایرانیان خارج از کشور – بخوانید همان مرکز گفتگوی تمدن های مهاجرانی – نمودند و از جانب شما ساده زیست معرفی شدند! غارتگرانی که رکورد « فاضل خداداد» های معدوم را دریکّه خواری و اختلاس از بانک صادرات شکستند و شکم های فربه و گردن های کلفت خود را از دم تیغ تیزِ ضربتِ حدید حیدر گونه¬ی علی، به ظاهر رهانیده اند، …کافی نیست؟! بله از ابتدا می دانستیم راه کج این نهروانیان به منزل مقصود نخواهد رسید. با این حال، در کنار این اخبار، چه بسیار خط شکنان، علمداران و سرداران رشید و با استعداد عرصه جنگ فرهنگی در همه شهرهای این کهن بوم و بر، از عصر غربت حزب الله در دولت های « بازندگی» و «تخریبات» الی یومنا هذا، که در پیچ و خم هزار توی روزمرگی و وعده های تلنبار شده و تغافل مدیران کوتاه قد و پخمه¬ی فرهنگی دولت شما به سختی نفس می کشند، اما همچنان ایستاده اند!

حضرت آقای دکتر! مقتدای ما خامنه ای عزیز، شورای عالی انقلاب فرهنگی را با واژه¬ی به زعم شما نظامیِ« قرارگاه» خطاب کردند و انتظار یگانهای خط نگهدار ذیل این قرارگاه از فرمانده منصوب آن، دست کم الزام و اعتقاد به بدیهیات صحنه¬ی پیچیده این نبرد است. چه اینکه حضرت ایشان فرمودند: « برای برخی سوال و یا ابهام بوجود آمده بود که چرا یک اصطلاح نظامی « قرارگاه» برای مسایل فرهنگی استفاده می شود. در حالیکه اگر به شرایط کنونی فرهنگی دنیا دقت شود مشاهده می شود که یک تهاجم عظیم و پیچیده در عرصه فرهنگ در جریان است.» و یا در جای دیگری تاکید کردند:« جنگ نرم، راست راست، این یک واقعیت است، یعنی الان جنگ است»

آقای احمدی نژاد! باور کنید یا نکنید، اعتقاد داشته باشید یا نداشته باشید، دارو ندارتان را دارند می برند. کاش رییس نهاد ریاست جمهور، چهارچوب درب اتاق دفترتان را قدری بلند تر می ساخت تا به جای رفت و آمد دلالان و کوتوله های بی عرضه¬ی گرد آمده در دفتر رییس جمهور، ژنرال های قدبلند جنگ نرم کنارتان قرار می گرفتند تا آهسته و آرام کنار گوشتان، از آب و هوای خراب و تلفات و ریزش های هولناک و تکان دهنده این نبرد نا برابر شما را آگاه می ساختند. افسوس! نخواستید، نگذاشتید و نتوانستید! چه اینکه گفته اند: مارا دیگر به خیر تو امید نیست، شر مرسان!

بهرحال فرصت های طلایی از کف رفت و زمان مثل باد وزید و گذشت….

مدتها بود از شما قطع امید کرده بودیم. از روزی که فرمان مولای ما به شما رسید و هشت روز مسکوت گذاشتید، هشتصد سال فروریختید! از لحظه ای که به نشانه اعتراض به مقتدای ما یازده روز در خانه خود بست نشستید، و مارا در برابر دوست و دشمن سر افکنده کردید، یازده هزار سال از چشم ما افتادید! افتادنی که دیگر جبران شدنی نیست….

دیگر بس است! این شما و این هم حلقه¬ی حریص و دنیاطلب و آلوده¬ی گرد آمده در آغوشتان! هذا فراق بینی و بینک…

از تاریخ سخنرانی قابل پیش بینی شما و اعتراف آخرتان به « عدم اعتقاد به جنگ فرهنگی»، خود به خود شما را از فرماندهی قرارگاهِ تا به امروز بی دستاوردِ جبهه فرهنگی انقلاب، برای همیشه خلع شده می دانیم. به شما گفته بودم که رؤسای جمهورها می آیند و می روند اما کسی طعم و حلاوت رستگاری را خواهد چشید که در حوزه تدبیر امر این مُلک و ملت، سر و گوش به منویات، دغدغه ها و هشدارهای ولایت سپرده باشد. نگفته بودم؟!

چه ساده بودند کسانی که گمان می کردند شما تحت تأثیر اطرافیان مشکوکتان هستید، امروز مثل روز بر ما روشن است که آن اطرافیان، سربازان چشم و گوش بسته شما بوده اند که خود را برای رییس محبوبشان، بر روی مین انداخته و منویات و خواسته ها و نقطه نظرات او را مو به مو به اجرا گذاشته اند. آیا این طور نیست؟!

آقای دکتر! ما منتظر طلوع خورشیدیم و در دوران پر از فتن? آخرالزمان، راه را با « ماه» گم نمی کنیم. ماه انقلاب و سکاندار جانباز این سفینه عاشورایی، حضرت امام خامنه ای عزیز است و ما پیشمرگان ولایت و سربازان جبهه پیکار فرهنگی با اولیاء شیطان، تا پای جان پای کار انقلاب خونین شهیدان ایستاده ایم. و به سید و سالار شهیدان اقتدا کرده ایم که : « دنیا اگر از یزید لبریز شود، ما پشت به سالار شهیدان نکنیم.» و لحظه ای از پیمان خود عقب نمی نشینیم و به فضل الهی و به دعای مادران داغدیده و پدران قد خمیده¬ی جوان از دست داده و آه یتیمانِ پدر ندیده و اشک زنان شوهر و برادر به میدان فرستاده، آینده نزدیک را به صبح پیروزی گره خواهیم زد: الیس الصبح بقریب…

 

 

والسلام من اتبع الهدی

کوچکترین سرباز جبهه¬ی فرهنگی انقلاب اسلامی

احسان محمد حسنی

 


مشخصات مدیر وبلاگ
 
بینام[103]
 

حرف حق زدنه که حق حرف زدن میده...


لوگوی وبلاگ
 

عناوین یادداشتهای وبلاگ
خبر مایه
بایگانی
 
لینک‌های روزانه
 
صفحه‌های دیگر
دسته بندی موضوعی
 
صفحات اختصاصی
 





Powered by WebGozar

دوستان
 
موسیقی


ترجمه از وردپرس به پارسی بلاگ توسط تیم پارسی بلاگ